بعد از هزار و سیصد و اندی سال
از ذکر درد تو گریانم
- ۰ نظر
- ۰۶ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۶:۱۶
بعد از هزار و سیصد و اندی سال
از ذکر درد تو گریانم
به محرّم و صفر راه نفسگیر سلام
به حسین ابن علی عشق فراگیر سلام
به سفیر خبر فاجعه ی عاشورا ،
زینب، آن روح لطیف و دل چون شیر سلام
به ابوالفضل علمدار و همه تشنه لبان
به همه حق طلبان کُشته به شمشیر سلام
به رفیقانِ وفادار جناب ارباب
که وفاداریشان بوده به تدبیر سلام
به صفای قدم تک تک یاران حسین ع
که نگشتند ز همراهی حق سیر سلام
به هرآنکس که دلش در گرو خوبان است
و نترسیده ز بدخواهی و تحقیر سلام
به عزاداری هرساله ی اصحاب ادب
که نموده دل دشمن بَتَر از قیر سلام .
وطن ، ای سروِ سبزِ بستان تو
ای گلستانِ در گلستان ، تو
مهدِ کوروش و داریوشِ بزرگ
مثلِ کوهی به جات استاده
اوّلین نقطه ی حضورِ بشر
مهدِ خیرو همیشه بد با شر
ای موحّد وَ مهد پاکی ها
هرچه خوبیست ازتو شد زاده
ای قدمگاهِ پاکِ معصومان
حافظت معجز جهان قرآن
خاکِ پاکِ امامِ هشتمِ ما
شاهِ والاتبارو شاهزاده
نقطه ی اوجِ روزگارم ، تو
قلبِ من ، عشقِ من ، شعارم تو
سربلندو نجیب و زیبائی
ریشه داری تو چون بزرگزاده
وطن از رنجِ تو فغان دارم
قصدِ تحقیرِ دشمنان دارم
بی تو دنیاست آخرِ دنیا
همه ی مردمِ تو ، دلداده
در جهانی که هست چون زندان
حکمرانی کند در آن شیطان
تو فقط مستقلّ و آزادی
بهرِ آزادگان توئی جاده
روم و یونان به زیرِ پاهایت
روس و عثمان و کشمکشهایت
جنگهایت دفاع و پیروزی
رِندهایت برایت آماده
برده ای رنجهایِ دوران را
خورده ای زخمهای شاهان را
شیطنت های انگلستان را
از تو وحشتزده ، پدرخوانده
چارسویِ تو چار دنیا هست
عالمی را به تو نظرها هست
دوربادا نگاهِ بد از تو
جام دنیا وَ تو در آن باده
یک جهان است و دشمنی باتو
جمعشان جمع در بدی با تو
خالق است آنکه حفظ می دارد
اقتدارِ تو را خدا داده
پاره کردند عهدو پیمان ها
کرده برپا عجیب طوفان ها
ای تو دنیائی از وفاداری
هرکه بد کرد با تو ، افتاده
جمع هستند دشمنان باهم
فتنه ها کرده اند بدان باهم
غافل از وحدتت ، نمی دانند
خون دهند مردمت به تو ساده
#احمد_یزدانی
#بنیاد_امام_جواد_ع
@ahmadyazdany
استدعا دارم برای استفاده از فایل صوتی کمی حوصله نشان دهید
روزیم شد کربلا در اربعین ،الّله واکبر
قسمتم دیدار ارباب است و سرداران دیگر
اهل بیت و یاورانِ روزِ عاشورای آقا
حضرت مولا که بوده با رسول همچون برادر
مانده ام آنجا چه بایستی بگویم ؟یا نگویم؟
میشود در کربلا بود و ننالید از ستمگر؟
از حسین ابن علی خون خدا باید نگویم؟
من نگویم از علمدارِ سپاه ماهِ منوّر ؟
از جناح چپ حبیب ابن مظاهر من نگویم؟
من نگویم از شهید واقعه قیسِ مُسَهّر؟
از علی اصغر نگویم؟از علی اکبر نگویم؟
لب فروبندم به زینب اختر تابان حیدر؟
من نگویم از خرابه؟ من نگویم از رقیّه؟
من نگویم از ظُهیرو از بُریرو عون و جعفر؟
از دودست حضرت عبّاس نیک اختر نگویم؟
من نگویم از تلاوت ؟بوریا و نیزه و سر؟
من نگویم از ستم؟ از عاملین آن به عالم؟
من نگویم از امامم حضرت سجّاد افسر؟
من نگویم لعن و نفرین بر یزیدو دوستانش؟
من نگویم از ستمکاران بازیچه و خودسر؟
شِمرِ قاتل خولیِ رذل و حصینِ لاابالی
لعن و نفرین بر کثیر و بر سنان تا روز محشر؟
شیعیان هرگز نمی بندند چشمان را به ظالم
زنده هستم ،مینویسم. زشت و زیبا را به دفتر
کربلا هرلحظه برپا هست و عاشورا در آنست
نیست ساکت هرکه دارد گوهر ایمان و باور.
احمد یزدانی
استدعا میشود برای استفاده از فایل صوتی طمانینه داشته باشید و
عجله نکنید
از آغاز هرچه دیدم در علی مرتضی دیدم
علی جان ، من شما را دست عدل کبریا دیدم
شما را بوی گل ،چون اشک شبنم ،رقصِ پای آب
شما را همنفس با ذات اقدس در حَرا دیدم
تو را رُکن یَمانی در کنار چشمه ی زمزم
تورا در هرصدا تا ماسوای رَبّنا دیدم
به مهرت بسته ام دل در امید بخششت هستم
تو را واضح وَ روشن در میان هَل اَتی دیدم
تورا مولود کعبه ، جانِ کَرّمنا بنی آدم
تورا مفهوم شیدائی وَ تا قالوبَلا دیدم
تورا آرامش دلها ،تورا بر عاشقان مولا
جهان را بحر هستی و شما را ناخدا دیدم
میان کفرو دین در اتّهامم من ، نمیدانم
خدا را در شما یا من شما را در خدا دیدم؟
#احمد_یزدانی
@ahmadyazdany
دل داده ی مردمم و از آن شادم
در سینه ی خود از عشقشان آبادم
جز مهر و محبّت خلایق عشقی
ارزانی من نکرده است استادم
(برای شنیدن فایل صوتی کمی حوصله
لازم است )
مثلِ اسکندری ؛ نرون هستی
ای ترامپ خبیث و بدمنظر
به خیالت که مالک عالم
وَ خدائی ، وَ از همه برتر
شرق را کرده ای تو آلت دست
غرب را خوانده ای تیول خودت
شده ای مفتضح از هر دو طرف
فتنه ها میکنی به ضدّ بشر
روی انگشت خود بچرخانند
سارقانی که حرفه ای هستند
و تو بازیچه ای ، شدی راحت،
آلت دست عدّه ای شرخر
خرِ شیطانی و نمیدانی
شده ای چون نمادِ بدعهدی
رویِ تاریخ شد دگر تیره
از تو شیطان زشت و جادوگر
خوانده اند چون تورا ابرقدرت
باورت شد ، ولی ندانستی
قدرت برتر جهان خالق
وَ تو نزدش ز قطره ای کمتر
درس تاریخ را نمیفهمی
هرکه باشی ،به هرکجا برسی
میرسد انتقام ملّت ها
و به میخی کند تو را پنچر .
#احمد_یزدانی
@ahmadyazdany