اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من بی حضور تو ای عشق شک نکن ، هستم چو کشتی در گِل نشسته ای

اشعار احمد یزدانی

من که نفهمیده ام کیستم و چیستم
گرچه تمامی عمر سوختم و زیستم
آتش جانم به من گفت ببین سرخیم
شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم .

دنبال کنندگان ۴ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
نویسندگان

۱۵۲۷ مطلب توسط «احمد یزدانی» ثبت شده است

روز خیّام است ، رِند مِی پرست
عاشقان را کرده با اشعار مست
در نجوم و در ریاضی بی نظیر
عالمی از قدرتش در حیرت است .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۹:۰۸
  • احمد یزدانی

خون دل خوردن ، کمی غیرت یقین بد نیست ، هست؟
کرده از دلتنگیت هجرت یقین بد نیست ، هست؟
زندگی مرگ است در زیر طفیل این و آن
اندکی مردانگی ، همّت یقین بد نیست ، هست؟
دشمن ظالم و الگوئی برای حق شدن
رادمردی معرفت عزّت یقین بد نیست ، هست؟
از چه رو ظلم از ستمگر را تحمّل ، از چه رو ؟
برده از آزادگی لذّت یقین بد نیست ، هست؟
سرو آزاده میان جنگلی زیبا شدن
دلخور از افراد بی غیرت یقین بد نیست ، هست ؟
دادن تاوان برای سربلندی ، روشنی
استراحت بعد از هر سختی یقین بد نیست ، هست؟
تا به کی بی بُتّه بودن در کویر آرزو ؟
گشته دشمن با شب و ظلمت یقین بد نیست ، هست؟
میشود هرکس بقدر آرزوهایش بزرگ
تا به مقصد جنگ با قدرت یقین بد نیست ، هست؟
میشوی هم قدّ دنیای خودت در انتها
گر دهی بر رشد خود شدّت یقین بد نیست ، هست؟
بی بها هرگز نمی بیند بزرگی را کسی
گر بپردازی به خود مزدت یقین بد نیست ، هست؟

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۹:۰۱
  • احمد یزدانی

سربلند کرده از دل تاریخ
نام ایران ما غرورانگیز
هرچه مخفی نموده نامش را
یا که بد گفته عدّه ای ناچیز
خاک آن گنج خود به بالا داد
شد از او در زمانه رستاخیز
گفتگوهای عالم از ایران
گشته مهر و خرد از او لبربز
آمد از آسمان سروش از غیب
شد زمان تلالوئت ، برخیز .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۵۷
  • احمد یزدانی

در معبر تنگ زندگانی راندن
از تجربه ی عالِم و عامی خواندن
از حرص و طمع بمال و سیری از عقل
حیرت زده در بحر معانی ماندن .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۵۵
  • احمد یزدانی

نسل طوفانی قمار رشد خود را چون که باخت
گام دوّم را قوی برداشت با آهنگ تاخت
کرده با همّت مسیر و مقصد خود را عوض
سیلی بیداریش را با خرد محکم نواخت .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۵۲
  • احمد یزدانی

اعتماد از قلب پاک است و محبّت هم از آن
بخشش از ارکان آن است و برایش بادبان
خوش بحال آنکه دارد قلب پاکی در دلش
گشته با شادی مردم شاد و بد با رنجشان .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۵۰
  • احمد یزدانی

صوفی و واعظ و زاهد که ریاکارانند
ساکن کوی جهنّم به یقین آنانند
در بهشت پیر مغان مطرب و ساقی زیرا
فارغ از ریب و ریا در همه ی دورانند .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۴۷
  • احمد یزدانی

مثل معتاد سخت تریاک است
کوچه پسکوچه های او بن بست
رفقا رانده اند و شد تنها
گشته نزد پدر و مادر پست
عصبانی و سرکش و خودخواه
خسته از هرکسی که با او هست
ورشکسته ، فراری از مردم
وضع ما این زمان چنین گشته است
همگی در تعارفیم ، امّا
در عمل از کسی نیاید دست
مقصد از ابتدا تماشائیست
منجلابی که می رود بدمست
راه حلّی نمیشود دیده ،
جز حواله به باعثش یک شصت .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۴۵
  • احمد یزدانی

با مکر مکّاران ستیزه عین دانائست
روشنگری در جهل و ظلمت عین بینائیست
دشمن اگر کوتاه بیاید حکمتی دارد
حفظ اصول قدرت ارکان توانائیست .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۳۷
  • احمد یزدانی

در بین تسنّن و تشیّع به شراکت
ایمان بخدا روز قیامت و نبوّت
ارکان دیانت که در آن مشترک هستیم
چون نیک نظر کرده شود موجب وحدت .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۳۵
  • احمد یزدانی

چون فرشته میتواند بوده هرنامادری
خوش بحالش چون کند بیمادری را مادری
راه لطف خالقت را گفته ام در دست توست
میتوانی خوانده از من میتوانی بگذری .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۳۳
  • احمد یزدانی

شب سرد زمستان است و طوفان
رمه درگیر سرما هست و بوران
در این سرمای سخت و استخوان سوز
خورَد از گلّه هر شب برّه چوپان .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۳۰
  • احمد یزدانی

گروه بی سواد و پر افاده ،
که فکر و ذکر آنها خوردوخواب است
فراری نخبگان از شرّ آنها ،
دل میهن از این دوری کباب است .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۲۷
  • احمد یزدانی

مردم سربلند و آزاده
مهربان و بزرگ و آماده
دائماً در مراقبت هستند
از نفوذ گروه واداده .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۲۶
  • احمد یزدانی

شیطان نکرد سجده به آدم ، طرد خود را دید
غرق حسد شد از برای فکر خود جنگید
با حیله نزدیک بشر شد مکر خود را کرد
چون نارفیقانی که شیطان بوده بی تردید .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۲۱
  • احمد یزدانی

با جدائی سرشته شد جانم
مرد غمگین روزگارانم
دل به هرکس سپرده ام آن را ،
بر زمین زد  نموده ویرانم
رفته یاران بیشمار از کف
از غم ترکشان پریشانم
آلبومی از شکست و پیروزی
دیده در کشور نیاکانم
ناامیدی سلاحی از شیطان
روبه قلّه چنان پلنگانم
در فرار از کویر وحشت زا
رو به دریا چو جویبارانم
داده هستی براه آزادی
بوده آزادی عشق و ایمانم
آرزویم که بوده و دیده
دشمنان شکسته بنیانم
پرکشد چون همای خوشبختی
همنشینش شده ع
زیزانم

ارتجاع رفته در دل گورش
دیده نور خرد به ایرانم .

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۸:۱۸
  • احمد یزدانی

به سرزمین بیکسی پرنده پر نمی زند
به خانه خرابه ام کسی به در نمی زند
نشسته منتظر بیاید آنکه می پرستمش
به همچو من شکسته دل کسی که سر نمی زند.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۹ فروردين ۰۳ ، ۱۱:۲۹
  • احمد یزدانی

ز دست رنج انسان ها گرفتار است افکارم
تماشای فغان و ناله ها گردیده آزارم
ز دست دیدن رنج خلایق سخت غمگینم
برای شستن دنیای غمگین اشک می بارم
در اطرافم همه غم هرطرف غم هرطرف ماتم
از این ماتمکده از عمق جان خویش بیزارم
جهان در چنگ شیطان است و هرسو جنگ و بیماری
و گاهی سیل و گاهی زلزله ، از بغض بیمارم
چراغ قرمز هشدار عالم روشن است امّا
بشر خوابیده است سنگین و ترس از خواب او دارم

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۹ فروردين ۰۳ ، ۱۱:۲۷
  • احمد یزدانی

یک عدّه پست و روانی و خوش خیال
یک چشم وصل و یکی دیگر انفصال
تولیدشان همه از جنس شایعه
زائیده نطفه های حرامی خام و کال
هر روز شایعه ، هر لحظه توطئه
شد آبدیده از آنها مقالِ  قال
از رو نرفته و مشغولِ کارِ خود
امیّدشان که بپا گشته قیل و قال
دیدند که نیست امیدی برایشان
ممتد روانه ز چاله به عمق چال
در حیرتم من از این پشتکارها
ایکاش داده به اهل زمانه حال.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۹ فروردين ۰۳ ، ۱۱:۲۴
  • احمد یزدانی

میسوزم از شرّ تدیّنهای ابزاری
از دست مخفی کاری و فرمان دینداری
وقتی ملوک روزگار ما ریاکارند
مملوکشان آلوده گشته با ریاکاری.

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۰۹ فروردين ۰۳ ، ۱۱:۲۱
  • احمد یزدانی