اشعار احمد یزدانی
آتش جانم بمن گفت ببین سرخیم ،، شعله ورم باقیم سرد شوم نیستم
متفاوت هستم ، احمد یزدانی
با نگاهی ویژه ؛ بینشی انسانی
اهل شعر و واژه ، جمله را میکاوم
گاه صاف و آبی ؛ گاه هم بارانی
جنس من از هجرت ،ره سپردن کارم
عاشق تغییرات ؛ریشه ای ، بنیانی
مثل شمعی روشن ، سوز و سازی دائم
گریه هایم جانکاه ، ضجّه ها پنهانی
ساده ؛ بی پیرایه ،بی گره ؛ بی مشکل
خاطراتی روشن ؛ سختی و آسانی
ایده آلم قُلّه ، رو به آنجا راهی
ظاهرم آرام است ،سینه ام طوفانی
میکنم با شعرم ؛ رو به فردا پرواز
هاله ای از احساس ؛ مثبت و نورانی
عاشقِ زیبائی ، مثل گل ،آزادی
نا امیدی محکوم ، کردمش زندانی .
پیام های کوتاه
-
۵ بهمن ۹۸ , ۰۱:۱۰نفوذ
-
۵ بهمن ۹۸ , ۰۱:۰۷بوی خوب نان
-
۲۹ دی ۹۸ , ۲۲:۲۹ترور
-
۲۹ دی ۹۸ , ۲۲:۲۸زلزله
-
۲۹ دی ۹۸ , ۲۲:۲۷اشک صبحدم
-
۲۹ دی ۹۸ , ۲۲:۲۵دوستی
-
۲۹ دی ۹۸ , ۲۲:۱۹خون دل شد غزلم
-
۲۹ دی ۹۸ , ۲۲:۱۶حزب بازی
-
۲۹ دی ۹۸ , ۲۲:۱۵خاطرات
-
۲۲ دی ۹۸ , ۲۲:۲۴عاشق کشی
تبلیغات
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
بایگانی
- ارديبهشت ۱۴۰۳ (۲۰)
- فروردين ۱۴۰۳ (۳۳)
- اسفند ۱۴۰۲ (۲۴)
- بهمن ۱۴۰۲ (۱۰)
- دی ۱۴۰۲ (۲۳)
- آذر ۱۴۰۲ (۱)
- آبان ۱۴۰۲ (۸۹)
- مهر ۱۴۰۲ (۹)
- شهریور ۱۴۰۲ (۳۹)
- مرداد ۱۴۰۲ (۳۹)
- تیر ۱۴۰۲ (۲۸)
- خرداد ۱۴۰۲ (۴۸)
- ارديبهشت ۱۴۰۲ (۴۰)
- فروردين ۱۴۰۲ (۲۹)
- اسفند ۱۴۰۱ (۳)
- بهمن ۱۴۰۱ (۲۱)
- دی ۱۴۰۱ (۲۱)
- آذر ۱۴۰۱ (۲۰)
- آبان ۱۴۰۱ (۴۱)
- مهر ۱۴۰۱ (۲۷)
- شهریور ۱۴۰۱ (۴۵)
- مرداد ۱۴۰۱ (۵۳)
- تیر ۱۴۰۱ (۵)
- ارديبهشت ۱۴۰۱ (۱۵)
- فروردين ۱۴۰۱ (۳۸)
- اسفند ۱۴۰۰ (۱۰)
- بهمن ۱۴۰۰ (۱۳)
- دی ۱۴۰۰ (۲۱)
- آذر ۱۴۰۰ (۳)
- آبان ۱۴۰۰ (۲۱)
- مهر ۱۴۰۰ (۲۱)
- شهریور ۱۴۰۰ (۵۴)
- تیر ۱۴۰۰ (۶)
- خرداد ۱۴۰۰ (۵)
- فروردين ۱۴۰۰ (۱۱)
- اسفند ۱۳۹۹ (۱۰)
- بهمن ۱۳۹۹ (۱۷)
- دی ۱۳۹۹ (۱۰)
- آذر ۱۳۹۹ (۲۵)
- مهر ۱۳۹۹ (۱۸)
- شهریور ۱۳۹۹ (۷)
- مرداد ۱۳۹۹ (۸)
- خرداد ۱۳۹۹ (۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۱۴)
- فروردين ۱۳۹۹ (۲۴)
- اسفند ۱۳۹۸ (۲۲)
- بهمن ۱۳۹۸ (۲۲)
- دی ۱۳۹۸ (۲۳)
- آذر ۱۳۹۸ (۴)
- آبان ۱۳۹۸ (۲)
- مهر ۱۳۹۸ (۲۱)
- شهریور ۱۳۹۸ (۲۸)
- مرداد ۱۳۹۸ (۲۳)
- تیر ۱۳۹۸ (۶)
- خرداد ۱۳۹۸ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۱۵)
- فروردين ۱۳۹۸ (۱۰)
- اسفند ۱۳۹۷ (۱)
- بهمن ۱۳۹۷ (۱)
- دی ۱۳۹۷ (۶)
- آبان ۱۳۹۷ (۱۰)
- شهریور ۱۳۹۷ (۶)
- مرداد ۱۳۹۷ (۲)
- تیر ۱۳۹۷ (۱)
- خرداد ۱۳۹۷ (۱)
- اسفند ۱۳۹۶ (۱)
- دی ۱۳۹۶ (۱)
- آبان ۱۳۹۶ (۱)
- شهریور ۱۳۹۶ (۱۱)
- مرداد ۱۳۹۶ (۱)
- خرداد ۱۳۹۶ (۱)
- ارديبهشت ۱۳۹۶ (۱)
- فروردين ۱۳۹۶ (۶)
- اسفند ۱۳۹۵ (۲)
- بهمن ۱۳۹۵ (۴)
- دی ۱۳۹۵ (۳)
- آبان ۱۳۹۵ (۹)
- مهر ۱۳۹۵ (۴)
- شهریور ۱۳۹۵ (۴)
- تیر ۱۳۹۵ (۱۰)
- خرداد ۱۳۹۵ (۳)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۶)
- فروردين ۱۳۹۵ (۳)
- اسفند ۱۳۹۴ (۱)
- بهمن ۱۳۹۴ (۱)
- دی ۱۳۹۴ (۳)
- آذر ۱۳۹۴ (۳)
- آبان ۱۳۹۴ (۳)
- مهر ۱۳۹۴ (۱۹)
- شهریور ۱۳۹۴ (۵)
- مرداد ۱۳۹۴ (۴)
- خرداد ۱۳۹۴ (۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۱)
- اسفند ۱۳۹۳ (۱)
- بهمن ۱۳۹۳ (۱)
- دی ۱۳۹۳ (۱۱)
- آذر ۱۳۹۳ (۳)
- آبان ۱۳۹۳ (۳)
آخرین مطالب
-
۰۳/۰۲/۱۱گفته دشمن نموده درگیرش
-
۰۳/۰۲/۱۱حال وطن از گرانفروشان ناجور
-
۰۳/۰۲/۱۱هرکس که گفته سخن را به پیچ و تاب
-
۰۳/۰۲/۱۱توبه کردم از خطا در بندگی
-
۰۳/۰۲/۱۱روز خیّام است رند می پرست
-
۰۳/۰۲/۱۱سر بلند کرده از دل تاریخ
-
۰۳/۰۲/۱۱در معبر تنگ زندگانی راندن
پربیننده ترین مطالب
-
۹۶/۰۶/۱۱زن بگیرو زن بگیر و زن بگیر
-
۹۸/۱۱/۰۵نفوذ
-
۹۸/۱۱/۰۵بوی خوب نان
-
۹۸/۱۰/۲۹زلزله
-
۹۸/۱۰/۲۹دوستی
-
۹۸/۱۰/۲۹اشک صبحدم
-
۹۸/۱۰/۲۹ترور
-
۹۸/۱۰/۲۹خون دل شد غزلم
-
۹۸/۱۰/۲۹حزب بازی
-
۹۵/۰۴/۱۳کلفور ، طرود ، سرخدشت
نویسندگان
- احمد یزدانی (1362)
پائیز به باغ من زد اکنون
قلبم شده از حضور او خون
هستم چو گلی که مانده یک شب
در سردی دی ز خانه بیرون
زردم و نِزار و خسته جانم
با خون دل است چهره گلگون
با ظاهر شادو قلب غمگین
در چنگ تظاهرم شبه گون
از مکر زمانه ناتوانم
مانند اسیر بند افیون
تردید ندارم اینکه یک شب
مرگ است که می زند شبیخون .